جدول جو
جدول جو

معنی عمر عجمی - جستجوی لغت در جدول جو

عمر عجمی
(عُ مَ رِ عَ جَ)
ابن ابراهیم بن عبدالله حلبی عجمی شافعی. ملقب به کمال الدین. فقیه بود. در سال 704 ه. ق. متولد شد و به سال 777 ه. ق. در حلب درگذشت. او را تألیفاتی در فقه است. (از معجم المؤلفین از شذرات الذهب ابن عماد ج 6 ص 253)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ فِ عَ جَ)
فتح الله عجمی ازشعرای عهد سلطان سلیمان خان عثمانی قانونی است و وقایعنگار او بوده و اشعار بسیاری درباره اسفار و محاربات وی سروده است. و از آن جمله است در مدح سلطان:
همه موج حلمی و عز و علا
همه چشمۀ علم و بذل همم.
وی به سال 969 هجری قمری درگذشت. (ریحانه الادب ج 2 ص 47). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 4 ص 3039 شود
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ عَ دَ)
ابن حبیب بن محمد عدوی. وی قاضی و محدث بود. قضای بصره سپس شرقیه را از جانب مأمون عباسی بعهده داشت. در قضاوت سختگیر و باسیاست بود و بسال 207 ه. ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی از تهذیب التهذیب ج 7 ص 432، و اخبار القضاه ج 2 ص 142). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ عَ)
ابن مطرف. رجوع به ابوالوزیر (عمربن...) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 228 و ارشادالاریب ج 6 ص 54
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ)
نام مردی است و آن معدول از ’عامر’ باشد، لذا غیرمنصرف است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ سُ لَ)
ابن عبدالله بن محمد سلمی. وی شاعر و از قضات اندلس و عهده دار قضای شهرفاس بود، سپس قاضی تلمسان و بعد اشبیلیه و غیره گشت و بسال 603 ه. ق. در اشبیلیه درگذشت. او را اشعاری نیکو است. (از اعلام زرکلی از جذوهالاقتباس ص 286)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ تَ)
ابن عبیدالله بن معمر بن عثمان تیمی قرشی. مشهور به ابن معمر. از فرماندهان شجاع و سید بنی تیم در عهد خویش بود. بسال 22 ه. ق. تولد یافت. مدتی والی بلاد فارس بود. در سال 73 ه. ق. عبدالملک او را به جنگ ابوفدیک فرستاد و وی شش هزار از سپاهیان او را بکشت و هشتصد تن را اسیر کرد، و از آن پس از مقربان عبدالملک بن مروان گشت و بسال 82 ه. ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی ازعقد الفرید ج 4 ص 47 و تاریخ ابن اثیر ج 4 ص 104)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَ جَ)
وی متکلم و منطقی بود و در سال 860 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- حواشی بر حاشیۀ شرح شمسیۀ سید شریف. 2- حواشی بر شرح مواقف سید شریف، در علم کلام. (از معجم المؤلفین از شذرات الذهب ابن عماد ج 7 ص 297 و الشقائق النعمانیۀ طاش کبری ج 1 ص 163 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1716)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَرِ جَ مَ)
ابن احمد بن عبدالله جمل. صوفی بود. او راست: التحفه البهیه الحسناء فی شرح اسماء ربنا الحسنی که در سال 1198 ه. ق. از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین از فهرس الازهریه ج 6 ص 341)
لغت نامه دهخدا